آموزش در حال تغییر است و با آن ایده های جدیدی در مورد نحوه یادگیری دانش آموزان به وجود می آید. یکی از این ایده ها سازنده گرایی (نظریه سازه انگاری) است، یک رویکرد آموزشی که هدف آن کمک به دانش آموزان در درک مفاهیم مختلف است.
بنابراین، سازهگرایی دقیقاً چیست؟ این روشی از آموزش است که بر دانش آموزان تمرکز دارد تا درک خود را از جهان به طور فعال ایجاد کنند. این نظریه است که بیان می کند که یادگیرندگان دانش را می سازند به جای پذیرش اطلاعات
این مقاله ساختگرایی را تجزیه میکند، توضیح میدهد که چیست، چرا اهمیت دارد، مراحل یادگیری درگیر، مؤلفههای کلیدی، و مزایایی که ارائه میدهد.
به زبان ساده، ساختگرایی به این معناست که دانشآموزان چیزی بیش از به خاطر سپردن حقایق انجام دهند. در عوض، آنها به طور فعال دانش خود را با درگیر شدن با مطالب ایجاد می کنند. آن را به عنوان ساختن ساختار ذهنی دانش، آجر به آجر، در مقابل دریافت صرف اطلاعات تصور کنید.
اهمیت سازنده گرایی در توانایی آن در معنادارتر کردن یادگیری نهفته است. هنگامی که دانش آموزان به طور فعال در فرآیند یادگیری شرکت می کنند، احتمال بیشتری دارد که اطلاعات را به خاطر بسپارند و درک کنند. این مانند یادگیری دوچرخه سواری است – شما بهتر به یاد می آورید که در واقع رکاب بزنید و تعادل خود را حفظ کنید تا اینکه فقط درباره آن مطالعه کنید.
مراحل یادگیری در ساخت گرایی شامل مراحل مختلفی است، از برخورد اولیه با اطلاعات جدید تا مرحله نهایی تسلط بر مفهوم. هر مرحله به ساخت کلی دانش در ذهن دانش آموز کمک می کند.
عناصر اولیه سازنده گرایی شامل فعالیت هایی است که کاوش، همکاری و تجربیات عملی را تشویق می کند. هدف این عناصر فراهم کردن یک محیط آموزشی غنی است که در آن دانش آموزان بتوانند فعالانه مشارکت کنند و آنچه را که می آموزند درک کنند.
فواید ساختگرایی بسیار زیاد است. تفکر انتقادی، مهارتهای حل مسئله و درک عمیقتر موضوعات را تقویت میکند. دانشآموزان به یادگیرندگان مستقلتری تبدیل میشوند و مجهز به استفاده از دانش خود در موقعیتهای زندگی واقعی هستند.
به طور کلی، سازندهگرایی رویکردی پویا است که آموزش را به یک سفر تعاملی و جذاب تبدیل میکند و به دانشآموزان اجازه میدهد تا دانش خود را به طور فعال بسازند.
نظریه سازه گرایی و اهمیت آن
سازنده گرایی نظریه ای است که نشان می دهد یادگیرندگان به سادگی اطلاعات را جذب نمی کنند. در عوض، آنها به طور فعال دانش خود را ایجاد می کنند. مفهوم اصلی این است که تجربیات شما دانشی را که به عنوان یادگیرنده ایجاد می کنید شکل می دهد.
با تأمل در این تجربیات و ادغام ایده های جدید در دانش موجود، درک خود را افزایش می دهید.
در رویکرد سازندهگرایی، روشهای تدریس تعاملی مانند بحثها برای ایجاد یک محیط یادگیری که در آن فراگیران به طور فعال با یکدیگر درگیر میشوند، استفاده میشود. این تئوری از به خاطر سپردن روت و به جای آن بر درک مطلب تأکید می کند.
اهمیت سازنده گرایی در توانایی آن است که یادگیرندگان را قادر می سازد تا مهارت های تفکر مانند حل مسئله را برای انتقال دانش به موقعیت های جدید به کار ببرند و بهبود بخشند. این نظریه نه تنها توانایی های حل مسئله را افزایش می دهد، بلکه رشد شخصی و یکپارچگی اجتماعی را از طریق کسب تجربیات جدید تقویت می کند.
برای مثال، شرکت در گروههای بحث، یادگیری از همسالان یا مربیان را با تشویق مشارکت فعال تسهیل میکند. این رویکرد در تضاد با یادگیری منفعل، جایی که دانش جدید بدون ایجاد ایده های جدید جذب می شود.
درک نظریههای مختلف سازندهگرایی در آموزش و پرورش
در تعلیم و تربیت، چهار نوع اصلی نظریه سازه انگاری چگونگی یادگیری و کسب دانش را توضیح می دهند.
سازه انگاری پیش پا افتاده یا شناختی نوعی بنیادی است که زمینه را برای سایر ایده های سازنده گرا فراهم می کند. این پیشنهاد می کند که یادگیرندگان دانش را با تفسیر تجربیات شخصی با استفاده از مهارت های ذهنی خود ایجاد کنند. یادگیری فرآیندی فعال است که در آن افراد اطلاعات جدید را با آنچه قبلاً میدانند یکپارچه میکنند. برای مثال، دانشآموزی که ضرب را درک میکند، میتواند این درک را به کار گیرد محاسبه درصد.
سازهگرایی رادیکال تأکید می کند که دانش کتاب درسی ممکن است به اندازه ساختن دانش از طریق تجربه شخصی معنادار نباشد. این نوع سازه گرایی نشان می دهد که دانش قبلی برای درک اطلاعات جدید بسیار مهم است، و ارتباط عمیق بین فردیت یادگیرندگان و آنها را برجسته می کند. فرآیند یادگیری.
ساختگرایی اجتماعی حول محور این ایده می چرخد که همسالان و افراد در محیط خود به طور قابل توجهی بر فرآیند یادگیری تأثیر می گذارند. این بدان معنی است که تعامل با همسالان، خانواده، معلمان و مدیران به طور مستقیم بر فعالیت های فرد در زمینه یادگیری تأثیر می گذارد و فراتر از آموزش رسمی به تجربیات مختلف زندگی گسترش می یابد.
ساختگرایی فرهنگی بر این باور است که نظرات یک یادگیرنده تحت تأثیر فرهنگ و سنت های محیط اطرافش است. این نظریه نشان می دهد که درک یک فرد زمینه فرهنگی به شناسایی عوامل شکل دهنده نظرات و دیدگاه های آنها کمک می کند.
نظریه سازنده گرایی یادگیری در 5 مرحله ساده
یادگیری از طریق نظریه سازه انگاری شامل پنج مرحله کلیدی است که به یادگیرندگان کمک می کند تا یک مفهوم را گام به گام درک کنند:
در مرحله اول که «درگیر کردن» نامیده میشود، معلم سعی میکند بفهمد که یادگیرنده چه چیزی را قبلاً میداند و هر گونه شکاف در دانش خود را شناسایی کند.
با حرکت به مرحله "کاوش"، دانش آموزان به طور فعال از طریق تجربیات یادگیری مختلف به مفهوم جدید فرو می روند. آنها ممکن است با همسالان خود بحث کنند و مشاهداتی را برای درک بهتر انجام دهند.
مرحله "توضیح" جایی است که مربیان به یادگیرندگان کمک می کنند تا اطلاعات جدید را به هم متصل کنند و برای وضوح بهتر به هر سوالی پاسخ دهند.
در مرحله «تفصیل»، دانشآموزان آموختههای خود را به کار میگیرند و به آنها اجازه میدهد تا درک عمیقتری از مفهوم به دست آورند.
در نهایت، در مرحله «ارزیابی»، معلمان دانش آموزان را ارزیابی می کنند تا ببینند آیا آنها مفاهیم اصلی را درک می کنند.
این پنج مرحله در ساخت گرایی بسیار مهم هستند زیرا یادگیری مشارکتی و فعال را تشویق می کنند. دانش آموزان با همکاری یکدیگر می توانند به طور موثر مسائل را حل کنند و مفاهیم جدید را درک کنند.
5 عنصر اساسی سازنده گرایی
سازنده گرایی، نظریه ای در مورد نحوه یادگیری افراد، دارای پنج جنبه مهم است که بر کاربرد آن برای دانش آموزان تأثیر می گذارد.
اولاً، حول این ایده می چرخد که دانش ساخته می شود. به عبارت ساده تر، این بدان معنی است که آنچه می دانیم بر اساس آنچه قبلاً می دانیم ساخته شده است.
ثانیاً، یادگیری به عنوان یک فرآیند فعال به تصویر کشیده می شود. این بدان معناست که یادگیرندگان دریافت کنندگان منفعل اطلاعات نیستند، بلکه به طور فعال با همسالان یا معلمان خود از طریق روش های تعاملی، مانند شرکت در بحث، درگیر می شوند.
افراد در حین حرکت یاد می گیرند. هر مفهوم به دست آمده به درک آنها می افزاید و به درک بهتر ایده های بعدی کمک می کند.
یادگیری یک فعالیت اجتماعی محسوب می شود. این بدان معناست که افراد نه تنها از طریق خودآموزی، بلکه از طریق تعامل با دیگران، خواه همسالان، مربیان یا اعضای خانواده، دانش کسب می کنند.
یادگیری زمینه ای است. دانشآموزان اطلاعات جدید را با ارتباط دادن آن با آنچه قبلاً میدانند و باور دارند، درک میکنند و بر اهمیت اتصال دانش جدید به چارچوبهای موجود تأکید میکنند.
علاوه بر این، دانش به عنوان یک جنبه شخصی دیده می شود. از آنجایی که هر فردی دارای تجربیات منحصر به فرد و دانش قبلی است، فرآیند یادگیری از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
در نهایت، انگیزه نقش مهمی در یادگیری دارد. اگر یادگیرندگان انگیزه نداشته باشند، استفاده از تجربیات قبلی و ایجاد ارتباط با اطلاعات جدید برای آنها چالش برانگیز می شود. انگیزه نیروی محرکه ای است که تجربه یادگیری را افزایش می دهد و آن را تشویق می کند استفاده از دانش کسب شده.
مزایای سازه گرایی
سازنده گرایی، یک نظریه یادگیری، دارای چندین مزیت است که به یک تجربه آموزشی جذاب تر و موثرتر کمک می کند. یکی از مزایای کلیدی لذت بردن از فرآیند یادگیری است. بر خلاف روشهای سنتی که در آن دانشآموزان به طور منفعلانه اطلاعات را دریافت میکنند، ساختگرایی به یادگیرندگان اجازه میدهد تا از تجربیات خود برای درک دانش جدید استفاده کنند.
مزیت قابل توجه دیگر توسعه مهارت های حل مسئله و اجتماعی است. از طریق تعامل با معلمان، همسالان یا اعضای خانواده، یادگیرندگان در فعالیت های معناداری شرکت می کنند که توانایی آنها را برای حل مشکلات و هدایت موقعیت های اجتماعی افزایش می دهد.
مالکیت یادگیری یکی از جنبه های اصلی سازنده گرایی است. دانش آموزان مسئولیت آموزش خود را بر اساس سؤالات و مشاهدات آنها بر عهده می گیرند. این رویکرد شخصی نه تنها یادگیری را معنادارتر می کند، بلکه احتمال حفظ و به کارگیری دانش را در موقعیت های زندگی واقعی افزایش می دهد.
ساختگرایی همچنین با پیوند دادن فعالیتهای یادگیری به زمینههای دنیای واقعی، کنجکاوی را در بین دانشآموزان برمیانگیزد. این ارتباط آنها را تشویق می کند تا اطلاعات موجود را زیر سوال ببرند و به چالش بکشند و درک عمیق تری از موضوع را تقویت کنند.
در نهایت، سازنده گرایی تنوع در یادگیری را ترویج می کند. با اجازه دادن به دانش آموزان برای استفاده از تجربیات و زمینه های فرهنگی خود، محیط آموزشی فراگیرتر و پویاتری ایجاد می کند. این نه تنها به فردیت فراگیران احترام می گذارد، بلکه تجربه کلی یادگیری را نیز غنی می کند.
نتیجه
سازنده گرایی یک نظریه حیاتی است که یادگیری را برای دانش آموزان سرگرم کننده می کند. همه چیز درگیر شدن در یادگیری است که آن را جالب می کند. وقتی دانش آموزان به طور فعال شرکت می کنند، شروع به تفکر انتقادی می کنند. این بدان معنی است که آنها یاد می گیرند که چگونه مشکلات را حل کنند، که در دنیای واقعی بسیار مفید است.
بر خلاف نشستن و گوش دادن، ساختگرایی به دانشآموزان اجازه میدهد از آنچه قبلاً میدانند برای یادگیری چیزهای جدید استفاده کنند. این مانند ساختن بر روی آنچه قبلا تجربه کرده اند است. این روش یادگیری بسیار مهم است زیرا خلاقیت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی را تشویق می کند. این کل تجربه یادگیری را به چیزی جالب و جذاب تبدیل می کند.
پاسخ دهید