انگیزه بخش کوچکی از ماست که ما را تشویق به عمل می کند. روانشناسان و افراد تجاری علاقه مند درکی از نیروهای محرک پشت سر دارند انگیزه. اگر می خواهید کمی عمیق تر بروید و انگیزه خود را کشف کنید، ابتدا به نحوه تعریف روانشناسان این اصطلاح نگاه کنید. در این مقاله قدمی عمیق تر در این زمینه خواهیم داشت تعریف انگیزه در روانشناسی به روشی بسیار ساده و در ادامه به انواع انگیزش در روانشناسی و مولفه های اساسی انگیزه می پردازیم. تنها کاری که باید انجام دهید این است که این مقاله را تا انتها بخوانید. همچنین ممکن است بخواهید یک بطری نوشابه بخورید تا احساس آرامش بیشتری داشته باشید انگیزش در روانشناسی تربیتی
تعریف انگیزه در روانشناسی
روانشناسان انگیزه را در روانشناسی تربیتی به عنوان فرآیندی تعریف می کنند که از طریق آن فعالیت ها برای رفع نیازهای خاص آغاز، هدایت و حمایت می شوند. نیازها می توانند روانی (مثلاً نیاز به تأیید) یا فیزیکی (مثلاً نیاز به غذا) داشته باشند. ایده این است که انگیزه ما را به رسیدن به یک هدف هدایت می کند.
روانشناسان نظریه های مختلفی در مورد نیروهایی دارند که در واقع فرد را به سمت عمل سوق می دهند. برخی از این نظریه ها بر اساس نیازها هستند، در حالی که برخی دیگر مبتنی بر غریزه و هیجان هستند. در واقع، انگیزه به ندرت می تواند به یک نیروی محرکه در هر شرایطی کاهش یابد.
انواع انگیزه در روانشناسی تربیتی
به طور قابل توجهی دو نوع انگیزه اصلی در روانشناسی بر اساس تعریف وجود دارد: درونی و بیرونی. انگیزه درونی از فرد ناشی می شود. اگر ذاتاً انگیزه دارید، کاری برای رضایت شخصی خود انجام دهید. یک مثال خوب از انگیزه درونی، تکمیل یک پازل است زیرا برای شما دشوار است.
در مقابل، انگیزه بیرونی انجام کاری برای دریافت پاداش یا اجتناب از تنبیه است. در این مورد خاص، انگیزه رفتار شما از چیزی خارج از شما ناشی می شود، مانند پاداش یا نمره خوب.
مولفه های انگیزش
با توجه به تعریف انگیزش در روانشناسی، سه مؤلفه اصلی انگیزه وجود دارد:
- فعال سازی
- پایداری، و
- شدت
- فعال سازی: در تعریف و تبیین مؤلفههای انگیزش در روانشناسی، فعالسازی تصمیمی است برای شروع یک نوع رفتار خاص در هر نقطه.
- ماندگاری: این زمانی است که فرد به تلاش های لازم برای رسیدن به یک هدف خاص ادامه می دهد، حتی زمانی که موانع واضحی وجود دارد.
- شدت به عنوان تمرکز و انرژی که یک فرد برای انجام یا دستیابی به اهداف خود صرف می کند، تعریف می شود.
تعریف و تبیین نظریه های انگیزش در روانشناسی
روانشناسان در طول سالها سه مورد اصلی را شناسایی کرده اند نظریه های انگیزش در تعریف آنها انگیزه را در روانشناسی توضیح می دهند و اینکه آیا این انگیزه زیستی، عاطفی، اجتماعی یا شناختی است. این نظریه ها شامل نظریه غریزه، نظریه انگیزه ها و نیازها و نظریه برانگیختگی است.
نظریه غریزه
در انواع نظریه های انگیزش در روانشناسی آموزشی، نظریه غریزه می گوید که ما از طریق غرایز خود برای رسیدن به اهداف انگیزه داریم. غریزه الگویی از رفتار محکم و ذاتی است که به عنوان یک انگیزه عمل می کند. از این رو، نظریه غریزه فرض می کند که رفتارها به گونه ای رخ می دهند که بتوانیم نیازهای اساسی بقا را برآورده کنیم. نمونه ای از انگیزه غریزی ترس است که افراد را قادر می سازد از موقعیت های خطرناک خودداری کنند.
تئوری محرک ها و نیازها
با توجه به تعریف و تبیین تئوری محرک ها و نیازهای انگیزش در روانشناسی، این نیاز زیستی به غذا، آب و سرپناه داریم. نظریه انگیزه ها و نیازها بیان می کند که رفتار ما با نیاز به ارضای این نیازها برانگیخته می شود. به همین دلیل است که ما خوردن، نوشیدن و استراحت را پیدا می کنیم.
تئوری تحریک پذیر
تئوری برانگیختگی نشان می دهد که افراد رفتارهایی را اتخاذ می کنند تا سطح برانگیختگی خود را در سطح بهینه شخصی نگه دارند. به عنوان مثال، فردی که نیاز زیادی به برانگیختگی دارد می تواند رفتارهای پرخطری مانند چتربازی یا کوهنوردی را اتخاذ کند. فردی که برانگیختگی کمی دارد می تواند از خواندن کتاب راضی باشد.
کاربرد نظریه های انگیزشی
وقتی به این نظریه ها فکر می کنیم، اغلب آنها را بر اساس تجربیات زندگی طبقه بندی می کنیم.
پول:
پیگیری ارضای نیازهای بیولوژیکی می تواند به عنوان مثال در کسب پول منعکس شود. هنگامی که نیازهای اساسی برآورده شد، نظریه های دیگر می توانند نقش داشته باشند. اکثر افرادی که فقط برای پول کار می کنند ترجیح می دهند کار نکنند. با این حال، به دست آوردن چیزهایی که پول می تواند ارائه دهد می تواند رشد کند، و قدردانی همراه با آن می تواند به کسی انگیزه دهد تا برای پول بیشتر بجنگد، احساس تعلق، غرور و موفقیت داشته باشد. با این حال، ممکن است در حال تعقیب چیزهایی باشید که به آن ها نیاز ندارید، و ممکن است انطباق واقعی وجود نداشته باشد.
اجتناب از درد، کسب لذت:
کسب لذت می تواند همراه با نظریه برانگیختگی باشد، زیرا برخی از افراد می توانند صرفاً با جستجوی احساسات مثبت انگیزه پیدا کنند. اگر به نظر می رسد که یک عمل لذت بخش تر از درد باشد، احتمالاً آن اقدام ترجیح داده شده است. اگر به جای شستن ظرف ها انگیزه تماشای فیلم دارید، می تواند نتیجه تعادل بین درد و لذت باشد. بسیاری از افراد می توانند با کار بر روی اهداف خود متفاوت باشند، زیرا این کار سرگرم کننده نیست، اما با گذشت زمان، زمانی که اهداف از برنامه عقب می افتند، مزایای کار روی آنها افزایش می یابد. با به تعویق انداختن کارها تا آخرین دقیقه آن را به اشتراک بگذارید.
رانندگی کنید تا عالی باشید:
برخی از مردم ذاتاً نمی توانند تحمل کنند که پس از هر چیزی دوم باشند. آنها به سمت اول شدن سوق داده می شوند. برنده شدن و بهترین وسیله ممکن بودن به عنوان مثال، ورزشکاران المپیکی هستند، آنها به سمت برتری می روند، همانطور که برخی از کارآفرینان بزرگ و رهبران جهانی هستند.
محمد علی گفت، و من نقل میکنم: «از هر دقیقه تمرین متنفر بودم، اما به خودم میگفتم، دست نکش. بهتر است اکنون رنج بکشی و بقیه عمرت را به عنوان یک قهرمان زندگی کنی.» فداکاری در این مورد منجر به موفقیت می شود.
نوع دوستی:
برخی از افراد برای کمک به دیگران انگیزه دارند. یک انسان دوست می تواند نمونه ای از کسی باشد که با این تمایل برای تبدیل جهان به مکانی بهتر انگیزه شده است. انگیزه کمک به دیگران می تواند ناشی از یک تمایل درونی باشد که با حس خوبی مشترک و همدلی اساسی با دیگران همراه است.
قدرت، شهرت:
رهبران سیاسی ممکن است بارزترین طبقه از مردم باشند که به دلیل نیاز به قدرت و شهرت انگیزه دارند، اما بسیاری از مشاغل دیگر ممکن است این انگیزه را پیدا کنند. این تا حدی بر اساس تمایل به تأثیرگذاری بر دیگران است. این میتواند شامل تشخیص این باشد که شما درست میگویید و دیگران اشتباه میکنند، یا اینکه میتوانید دیگران را قضاوت کنید.
شور:
انگیزه اصلی دستیابی ممکن است بر اساس شرایط ژنتیکی و محیطی باشد، اما برای برخی از افراد این انگیزه است که آنها را برای رسیدن به اهداف در خود تحریک می کند. یک فرد پرشور می تواند هر روز با آرزوی رسیدن به آنچه در زندگی می خواهد از خواب بیدار شود.
دریافت کمکی که نیاز دارید
به این فکر کنید که واقعاً چه چیزی به شما انگیزه می دهد. ابتدا خودتان را بشناسید. توجه داشته باشید که چه چیزی شما را برای رسیدن به دوره خود ترغیب می کند و بر اساس آن تنظیم کنید.
تعیین اهداف واقعی
اهداف می توانند دشوار باشند: آنها باید به اندازه کافی بزرگ باشند تا به شما الهام بخشند و به اندازه کافی کوچک باشند تا به آنها دست پیدا کنید. مطمئن شوید که اهداف دست یافتنی اما دشواری را تعیین کرده اید که به شما کمک می کند در دستور کار خود بمانید.
نگه داشتن یک مجله
نگه داشتن یک ژورنال به شما کمک می کند تا با آن صدای کوچک درونتان که آتش را در روح شما برای رسیدن به اهدافتان شعله ور می کند ارتباط برقرار کنید. این می تواند به روشن شدن ذهن شما کمک کند و آنچه را که قبلاً به دست آورده اید به شما یادآوری کند که خود می تواند یک انگیزه باشد!
ورزش
انگیزه در روانشناسی تربیتی، این فکر را به اثبات رسانده است که ورزش کنید و ببینید انگیزه شما چگونه بهبود می یابد! ورزش برای کاهش خطر افسردگی شدید، افزایش انرژی، بهبود خواب، کاهش استرس و بهبود خلق و خوی شناسایی شده است که همه اینها می تواند بر انگیزه شما تأثیر بگذارد.
شب بخوابید
خواب کافی می تواند تأثیر مثبتی بر انگیزه شما داشته باشد، زیرا ثابت شده است که کمبود خواب سیستم جایگزینی برای فرآیند انگیزش است. بنابراین مطمئن شوید که تمام Z های خود را دریافت کرده اید.
پاسخ دهید