هر فیلمی نیاز به شروعی دارد که به مخاطب بگوید چه اتفاقی دارد می افتد. چه شروع معروف «روزی روزگاری…» باشد و چه آغاز حماسی جنگ ستارگان که میگوید «در کهکشانی دور، بسیار دور…»، به آن نمایشگاه میگویند. مانند داستان پس زمینه است که به ما کمک می کند فیلم را بهتر درک کنیم. در این مقاله، ما به این خواهیم پرداخت که توضیح در فیلم چیست و چگونه میتوان آن را نوشت.
جالب و قابل فهم کردن این پس زمینه مهم است. شما می توانید این کار را با معرفی شخصیت های اصلی به شیوه ای جالب، بیان داستان آنها قبل از شروع فیلم و توضیح بخش های مهم داستان انجام دهید.
به عنوان مثال، وقتی فیلمی را تماشا میکنید، با نشان دادن یک قهرمان در حال نجات کسی شروع میشود، این راهی برای معرفی قهرمان به ما است. یا زمانی که یک شخصیت از گذشته خود صحبت می کند، این داستان به ما می دهد. همه این جزئیات به ما کمک می کند داستان را دنبال کنیم و از آن لذت ببریم.
یادگیری نحوه انجام این کار به خوبی یک مهارت است. این مانند یک هنر است زیرا انجام درست آن می تواند یک فیلم را برای همه تماشاگر لذت بخش تر کند. بنابراین، به نحوه معرفی شخصیت ها، داستان ها و جزئیات مهم فیلم ها توجه کنید و یاد خواهید گرفت که چگونه داستان های خود را نیز بهتر کنید!
نمایشگاه در فیلم چیست؟
Exposition به زبان ساده مانند اطلاعات پشت صحنه است که به شما کمک می کند دنیای یک داستان را بهتر درک کنید. این جزئیاتی است که برای درک آنچه در حال رخ دادن است به آن نیاز دارید. آن را به عنوان مقدمه ای برای فیلم یا کتابی تصور کنید که شما را در مورد اینکه شخصیت ها چه کسانی هستند، کجا هستند و چه اتفاقی می افتد پر می کند.
در داستانها یا فیلمها، نمایش فقط ارائه اطلاعات نیست. این تکنیکی است که برای در هم تنیدن جزئیات ضروری در روایت استفاده می شود. همه چیز را از معرفی شخصیت ها گرفته تا توصیف محیط و حتی مکالماتی که آنها دارند را پوشش می دهد. معمولاً، در ابتدای داستان، بسیاری از این اطلاعات را پیدا میکنید، که زمینه را برای آنچه در آینده میآید آماده میکند.
به عنوان مثال، در یک داستان مرموز، ممکن است این نمایشنامه کارآگاه، ویژگیهای او، صحنه جنایت و شاید سرنخهایی را معرفی کند. این زمینه به مخاطب کمک می کند تا زمینه را درک کند و برای ماجراجویی پیش رو آماده شود.
به آن به عنوان پایه ای برای داستان فکر کنید. بدون این زمینه، همه چیز ممکن است گیج کننده شود و دنبال کردن و لذت بردن از داستان دشوارتر شود.
اهمیت نمایش در فیلم
Exposition با روشن کردن دلایل پشت کار یک شخصیت و اطلاعات اساسی که داستان آنها را شکل می دهد، نقش مهمی را در فیلم ها ایفا می کند. این فراتر از بیان جزئیات است. به مخاطب کمک می کند تا قلب طرح را بفهمد. با آشکار کردن انگیزههای شخصیت و عناصر داستانی مهم، نمایش تضمین میکند که بینندگان خط اصلی داستان را درک کنند.
علاوه بر این، بیان صرفاً ارائه حقایق نیست. این ابزاری برای اشاره به آنچه در آینده است. این می تواند نکات ظریف یا سرنخ هایی در مورد رویدادهای آینده ارائه دهد و عنصری از انتظار را برای مخاطب اضافه کند. علاوه بر این، نمایش میتواند تواناییها یا تصمیمهای یک شخصیت را توجیه کند و اعمال آنها را برای مخاطب باورپذیرتر و مرتبطتر کند.
در اصل، نمایش در فیلم مانند یک نقشه راه است که مخاطب را در چشم انداز روایی هدایت می کند. این فقط در مورد اطلاعات نیست؛ این در مورد ایجاد ارتباط عمیق تر بین بینندگان و داستان است، و تجربه کلی تماشای فیلم آنها را افزایش می دهد.
همچنین خواندن: اسکریپتهای پخش رایگان برای دانشجویان درام
تکنیکهای نمایش نگارش در فیلم: 5 رویکرد متفاوت
در فیلمها، انتقال پسزمینه شخصیتها و رویدادها ضروری است. روش های مختلفی برای رسیدن به این مهم وجود دارد. در اینجا پنج تکنیک محبوب مورد استفاده در فیلم ها آورده شده است:
- گفتگو: وقتی شخصیت ها صحبت می کنند، می تواند چیزهای زیادی را فاش کند. یک مکالمه ساده بین شخصیت های یک صحنه می تواند اطلاعات مهمی را به اشتراک بگذارد.
- روایت یا صداپیشگی: این تکنیک به یک شخصیت اجازه می دهد تا افکار واقعی خود را بیان کند یا دیدی همه جانبه از یک موقعیت ارائه دهد. مثل این است که شخصی داستان را مستقیماً برای مخاطب تعریف کند.
- میزانسن: این اصطلاح به وسایل و عناصر بصری در یک صحنه اشاره دارد. حتی اگر آنها صحبت نمی شوند، این جزئیات می تواند چیزهای زیادی در مورد داستان بگوید.
- کارت های متن یا عنوان: گاهی اطلاعات درست در ابتدای فیلم از طریق متن یا عنوان داده می شود. این یک راه مستقیم و واضح برای ارائه جزئیات لازم است.
- فلاش بک: نمایش رویدادهای گذشته به صورت بصری از طریق فلاش بک به قرار دادن شخصیت در یک زمینه کمک می کند. این یک راه قدرتمند برای اجازه دادن به مخاطب برای تجربه داستان به جای شنیدن آن است.
هر کدام از این تکنیکها نقاط قوت خود را دارند و به فیلمسازان کمک میکنند تا داستانها را به شیوههای منحصربهفردی روایت کنند. آنها راههای مختلفی را برای جذب مخاطب و جذابتر و جامعتر کردن داستان سرایی ارائه میکنند.
نمونه هایی از تکنیک های نمایش موثر در فیلم
نمایش، هنر آشکار کردن اطلاعات مهم در روایت یک فیلم، می تواند به طور قابل توجهی بر تعامل مخاطب تأثیر بگذارد. در اینجا، ما به پنج مثال متنوع در دورههای مختلف میپردازیم تا نشان دهیم که چگونه نمایش داستانسرایی را در سینما شکل میدهد.
1. "پنجره عقب" (1954)
آلفرد هیچکاک که به خاطر تسلطش در داستان سرایی شهرت دارد، استفاده مثال زدنی از نمایش در فیلم را به نمایش می گذارد. فیلم از طریق یک شات سه دقیقهای ممتد، همسایههای جف را معرفی میکند و از روالهای روزمره و چیدمان آپارتمانشان پردهبرداری میکند. این صحنه به عنوان پیش نمایشی از مضامین فضول عمل می کند و در عین حال به طور ظریف به نقش هر شخصیت در داستان در حال گسترش اشاره می کند.
2. «رفقای خوب» (1990)
درام تحسینشده اوباش مارتین اسکورسیزی از صداپیشگی شخصیت هنری هیل (با بازی ری لیوتا) برای نمایش استفاده میکند. زمانی که هنری دوست دخترش را از ورودی پشتی به کلوپ شبانه اسکورت می کند، لحظه ای برجسته رخ می دهد. احترام و رفتار انحصاری با او به وضوح جوهر زندگی یک گانگستر را نشان می دهد.
3. Shaun of the Dead (2004)
کارگردان ادگار رایت با استفاده از کانالهای تلویزیونی و تنظیمات فروشگاه رفاه برای ارائه اطلاعات تکهتکهشده، رویکرد منحصربهفردی را برای نمایش در نظر میگیرد. در حالی که Shaun از کسالت و حواس پرتی عبور می کند، نکاتی از جزئیات حیاتی به میان می آید و کمدی را با تنش زیربنایی برای یک نمایش موثر ترکیب می کند.
4. "بالا" (2009)
در نمایشی خیره کننده از داستان سرایی از طریق تصاویر، "آپ" با مونتاژی آغاز می شود که سفر زندگی کارل فردریکسن را با همسرش الی به تصویر می کشد. این سکانس بی کلام شادیها، عشق و دردهای آنها را در بر میگیرد و به عنوان نمونهای تند و زننده از شرح روایی است که توسط منتقدان به دلیل اجرای استادانهاش تحسین میشود.
5. "من، تونیا" (2017)
این فیلم از یک تکنیک منحصر به فرد استفاده می کند که در آن قهرمان داستان، تونیا هاردینگ (با بازی مارگو رابی)، دیوار چهارم را می شکند تا بینش های اساسی در مورد زندگی خود ارائه دهد. این لحظات نه تنها اطلاعات کلیدی را نشان می دهد، بلکه اجمالی جذاب از ویژگی های شخصیتی پیچیده تونیا را نیز به نمایش می گذارد و انعطاف پذیری و اراده او را در میان سختی ها نشان می دهد.
با تشریح این مثالها، مشخص میشود که کارگردانان چگونه از روشهای مختلفی استفاده میکنند - شاتهای مداوم، صداگذاری، اطلاعات تکهتکهشده، مونتاژ و شکستن دیوار چهارم - برای ادغام یکپارچه نمایش در روایتهای خود. این تکنیک ها نه تنها جزئیات ضروری را ارائه می دهند، بلکه به توسعه شخصیت و غوطه ور شدن مخاطب کمک می کنند و تجربه کلی سینمایی را ارتقا می دهند.
همچنین خواندن: چگونه بدون مدرسه یک تهیه کننده موسیقی شویم
نحوه نوشتن شرح در فیلم با 7 نکته
ممکن است دنیای داستان خود را در ذهن خود ترسیم کنید، اما ترجمه آن بر روی کاغذ به گونه ای که مخاطب شما را مجذوب خود کند می تواند یک چالش باشد. نترس! این هفت نکته برای نوشتن توضیحی مؤثر به شما کمک می کند تا یک روایت قانع کننده بسازید بدون اینکه خوانندگان یا بینندگان خود را تحت تأثیر قرار دهید.
1. از قدرت داستان سرایی بصری استفاده کنید
فیلم ها با استفاده از تصاویر بصری داستان می گویند. فیلمنامهنویسی از قاعده «نمایش، نگو» پیروی میکند و بر اعمال و رفتارها بیش از نمایش تأکید میکند.
فیلمسازان به جای اینکه به مخاطب بگویند چه اتفاقی می افتد، از صحنه ها و کنش های شخصیتی برای نمایش داستان استفاده می کنند. وقتی این تکنیک به طور موثر انجام شود، نیاز به توضیح بیش از حد را از بین می برد. برای مثال، فیلم به جای اینکه شخصیتی بگوید غمگین است، نگاه خمیده یا شانه های افتاده آنها را نشان می دهد.
این داستان سرایی بصری مخاطب را مجذوب خود میکند و بدون تکیه بر دیالوگ یا روایت، آنها را عمیقاً درگیر روایت میکند. این ابزار قدرتمندی است که به بینندگان این امکان را میدهد تا داستان را تجربه کنند نه اینکه صریحاً به آنها گفته شود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
2. جزئیات داستان را با اکشن در هم آمیخته کنید
داستان را با اضافه کردن اطلاعات در حین باز شدن طرح جذاب کنید. جزئیات مهم را بدون کاهش سرعت داستان به اشتراک بگذارید و آنها را به طور طبیعی در صحنه ها ترکیب کنید. همانطور که طرح اصلی پیشرفت می کند، توضیح لازم را نشان دهید.
به عنوان مثال، عملکرد یک بمب را در حالی که قهرمان در تلاش است آن را راه اندازی کند، توضیح دهید. هنگامی که قهرمان از خطر قریب الوقوع فرار می کند، بدخواهی شرور را نشان دهید. این تکنیک ضمن ارائه اطلاعات ضروری، داستان را در حرکت نگه می دارد و مخاطب را به طور همزمان درگیر کنش و روایت می کند.
3. تصاویر را با روایت برای درک بهتر تقویت کنید
اکشن روی صفحه را با ترکیب روایت یا صداگذاری برای تکمیل تصاویر بصری غنی کنید. برخی از نشانه های بصری ممکن است با زمینه اضافی ارائه شده توسط یک راوی واضح تر باشند. در حالی که برخی از نشانهها برای تفسیر بهتر برای مخاطب باقی میمانند، برخی دیگر میتوانند تا حد زیادی از اطلاعات تکمیلی بهره ببرند.
به عنوان مثال، توصیف ارجاعات تاریخی یا جزئیات پیچیده می تواند درک بیننده را عمیق تر کند. روایت به عنوان یک راهنما عمل می کند، وضوح را بدون تحت الشعاع قرار دادن تجربه بصری ارائه می دهد، و یک برخورد تماشایی جامع تر و جذاب تر را تضمین می کند. این تکنیک به جلب توجه مخاطب و تسهیل ارتباط عمیق تر با محتوای ارائه شده کمک می کند.
4. کاراکترهای پراکسی مخاطب را توسعه دهید
در فیلمنامهنویسی، ترکیب شخصیتهایی که آینهای به مخاطب میدهند، میتواند نمایش را سادهتر کند. نقش رشیدا جونز در شبکه اجتماعی یا کریسان در استیو جابز این تکنیک را با پرسیدن سوال از طرف بینندگان مثال میزند.
این شخصیتها بهعنوان مجرایی برای پرسشهای مخاطب عمل میکنند و به معرفی عناصر داستان کمک میکنند بدون اینکه مخاطب را با اطلاعات بیش از حد غرق کنند. با استفاده از چنین شخصیتهایی در اوایل، یک فیلمنامه میتواند به آرامی جهان و شخصیتهای خود را بدون تکیه بر نمایشهای سنگین یا آشکار معرفی کند، و به مخاطب این امکان را میدهد که بهطور طبیعیتر با روایت در حال گسترش درگیر شود.
5. استفاده از استدلال ها
در زندگی روزمره، مشاجره ها تشدید می شود، به ویژه در میان شرکای عاشقانه که ممکن است حوادث گذشته را در گرماگرم دعوا مطرح کنند. این یک فرصت ارزشمند برای معرفی زیرکانه اطلاعات پس زمینه حیاتی است.
اختلاف نظر بین همسران بر سر مسئولیت های خانه را در نظر بگیرید، که ممکن است به خیانت همسرش در 15 سال پیش اشاره کند. چنین لحظاتی ارگانیک به نظر می رسند زیرا ممکن است مسائل حل نشده در طول مبادلات داغ دوباره ظاهر شوند.
این رویکرد شخصیتها را انسانسازی میکند، زیرا ممکن است احساسات منجر به از بین بردن آسیبهای گذشته شود، و در عین حال بر تنشهای نهفته در روابط، روایتی معتبرتر و مرتبطتر ایجاد کند.
6. داستان خود را ساده کنید و مختصر باشید
تصور کنید در مورد خودتان داستانی تعریف می کنید. شما می خواهید مردم بفهمند شما چه کسی هستید، اما همه جزئیات مهم نیستند. به آن مانند حکاکی یک مجسمه فکر کنید—شما با یک قطعه سنگ بزرگ شروع میکنید و آنها را جدا میکنید تا زمانی که شکل کامل را نشان دهید.
شخصیت شما پیشینه ای دارد، مانند محل تحصیل یا دستاوردهایشان. به جای گفتن همه چیز، از نشانه ها در محیط استفاده کنید. شاید آن ها یک گرمکن دانشگاهی می پوشند یا نزدیک یک مدرک تحصیلی قاب شده می ایستند. این بدون نیاز به کلمات نشان می دهد.
آنچه برای داستان ضروری است را در نظر بگیرید. روی آن نکات کلیدی تمرکز کنید و اجازه دهید تنظیمات و اقدامات بقیه را آشکار کنند. صحبت کمتر، نمایش بیشتر!
7. شخصیت ها را با دانش تخصصی غنی کنید
در داستان سرایی، عمق شخصیت را با دادن تخصص خاص به آنها افزایش دهید. به جای تکیه بر افراد غیرمجاز برای انتقال اطلاعات پیچیده، یک دانشمند پویا را معرفی کنید که عمیقاً در تحقیق درباره یک ویروس ریشه دوانده است. این شخصیت به عنوان یک متخصص عمل می کند و پیچیدگی های ویروس را که از طریق سال ها مطالعه به دست آمده است، روشن می کند.
صحنههایی را بسازید که در آن دانشمند به سازمان ملل درباره عملکرد ویروس توضیح میدهد یا از طریق پلتفرمهایی مانند CNN به مردم آموزش میدهد. چنین فعل و انفعالاتی اصالت را میافزاید و اطلاعات مهم را بهطور یکپارچه در دنیای داستان ادغام میکند. این رویکرد نه تنها مخاطب را آگاه میکند، بلکه روایت را غنیتر میکند و به شخصیتها اجازه میدهد تا ضمن پیشبرد طرح، به طور واقعی با پیچیدگیهای جهان تعامل داشته باشند.
پاسخ دهید