در رمان ادوارد بولور-لیتون «پل کلیفورد»، او با این جمله شروع میکند: «شب تاریک و طوفانی بود». اگرچه این جمله اغلب به دلیل خلاقیت اغراق آمیزش مورد انتقاد قرار می گیرد، اما نقش مهمی در ایجاد حال و هوای صحنه افتتاحیه دارد. حال و هوا یا لحن عاطفی، یک عنصر ضروری در تمام نوشته ها است. به طور قابل توجهی به تأثیر عاطفی و تأثیر پایدار یک داستان کمک می کند.
حال و هوا را به عنوان جو یا حسی که یک داستان ایجاد می کند در نظر بگیرید. این مانند احساسی است که وقتی وارد اتاقی با نور کم و موسیقی ملایم میشوید، حال و هوای خاصی را ایجاد میکند. به طور مشابه، در داستان ها، حال و هوا به خواننده کمک می کند تا از نظر عاطفی با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کند. خواه هیجان، تعلیق یا غم باشد، خلق و خوی تثبیت شده تجربه کلی داستان را افزایش می دهد. بنابراین، درست مانند روشی که یک شب طوفانی در «پل کلیفورد» لحن فضایی وهمآور را ایجاد میکند، نویسندگان با دقت کلمات و عبارات را برای ایجاد حال و هوای مناسب در نوشتههای خود انتخاب میکنند.
حال و هوا در ادبیات چیست؟
حال و هوا در ادبیات به فضا یا جو کلی یک نوشته، خواه داستان کوتاه، رمان، شعر یا مقاله باشد، اشاره دارد. این احساس یا احساسی است که نویسنده می خواهد در خوانندگان خود ایجاد کند، مانند آرامش، اضطراب، شادی یا خشم.
در آثار کوتاه تر مانند شعر یا داستان کوتاه، نویسندگان اغلب به دلیل فضای محدود بر یک یا دو حالت تمرکز می کنند. از سوی دیگر، رمانها فضای بیشتری برای کشف حالات مختلف فراهم میکنند. با این حال، حتی در رمانهایی با لحنهای احساسی متعدد، معمولاً فضایی فراگیر وجود دارد که خوانندگان میتوانند آن را تشخیص دهند و به خاطر بسپارند.
علاوه بر این، خلق و خو، لحن احساسی یک اثر ادبی را تعیین میکند و بر نحوه تجربه و تفسیر خوانندگان محتوا تأثیر میگذارد. چه داستانی از تعلیق، یک داستان عاشقانه یا یک ماجراجویی، حال و هوا نقش مهمی در شکل دادن به ارتباط عاطفی خواننده با روایت دارد.
اهمیت تنظیم حال و هوای مناسب در داستان ها
بسیار مهم است که بدانید چگونه در داستان های خود روحیه ای برای نوشتن موثر ایجاد کنید. خلق و خوی تثبیت شده و اندیشیده شده در داستان شما می تواند احساسات را در خوانندگان شما برانگیزد و مانند آهنربایی عمل کند که آنها را به روایت شما بکشاند. وقتی خوانندگان واقعاً در طول داستان شما احساساتی را احساس می کنند، احتمالاً به پیام شما توجه می کنند و داستان شما را مدت ها پس از پایان خواندن به یاد می آورند.
از طرف دیگر، اگر از ایجاد یک حال و هوای مناسب برای داستان خود غافل شوید، این خطر وجود دارد که روایت شما احساسات مناسبی را برانگیزد. حتی ممکن است خیلی سریع بین حالات مختلف بپرد و خوانندگان را با نوعی شلاق عاطفی مواجه کند. داستانها در هر یک از این طیفها برای برقراری ارتباط با خوانندگان خود با مشکل مواجه خواهند شد سطح احساسی.
همچنین خواندن: دیدگاه سوم شخص در نوشتن چیست؟
درک حالت در ادبیات از طریق مثال های ساده
برای تبدیل شدن به یک نویسنده بهتر، بررسی نمونه هایی از حال و هوا در ادبیات که توسط نویسندگان مشهور ساخته شده است، مفید است. بیایید به چند نمونه عالی بپردازیم:
- «بله، من واقعاً عصبی بودم - خیلی عصبی بودم. اما چرا اصرار می کنید که من دیوانه هستم؟» - ادگار آلن پو، "قلب قصه"
- «رودخانه که آسمان آبی روشن را منعکس میکرد، در حالی که بیصدا در جریان بود میدرخشید و میدرخشید.» - چارلز دیکنز، مقالات Pickwick
- «باد مانند رودخانه ای تاریک و وحشی از میان درختان هجوم آورد. ماه مانند یک کشتی شبح مانند در دریاهای ابری حرکت می کرد. جاده به نواری از مهتاب بر روی لنگر بنفش تبدیل شد و بزرگراه نزدیک شد - سواری، سواری، سواری - تا اینکه به مسافرخانه قدیمی رسید. - آلفرد مویس، "راهدار بزرگراه"
چگونه یک حالت متقاعد کننده در داستان خود ایجاد کنید
ایجاد حال و هوا در داستان های شما نیازی به ابزارهای ادبی پیچیده ندارد. در واقع، مؤثرترین روش ها اغلب بر عناصر ادبی سرراست متکی هستند. بیایید چهار عنصر رایجی را که نویسندگان برای ایجاد فضایی جذاب استفاده میکنند، بررسی کنیم:
1. جایی که داستان اتفاق می افتد
محل داستان جایی است که اتفاق می افتد. مثل خانه داستان است. این مکان واقعاً می تواند بر حال و هوای داستان تأثیر بگذارد. داستانی را در مکانی روشن و آفتابی تصور کنید - احتمالاً احساس شادی یا آرامش می کند. اکنون، به داستانی در یک خانه شبح وار و جن زده فکر کنید – که ممکن است باعث ایجاد احساس تنش یا ترس در شما شود.
بنابراین، زمانی که ما در مورد صحنه صحبت می کنیم، منظور ما موقعیت فیزیکی داستان است. این مانند پسزمینه یک نمایشنامه یا صحنهای است که همه چیز در آن آشکار میشود. این پس زمینه فقط مربوط به جایی نیست که همه چیز در آن قرار دارد. حال و هوای کل داستان را تنظیم می کند. اگر داستان در یک روز آفتابی اتفاق بیفتد، به احتمال زیاد داستانی شاد است. اما، اگر در یک خانه خالی از سکنه باشد، ممکن است انتظار کمی تعلیق یا ترس را داشته باشید. بنابراین، تنظیم مانند است اولین برداشت از داستان. به ما می گوید که وقتی وارد آن می شویم چه احساسی داریم.
2. لحن در نوشتن
لحن و حالت ممکن است شبیه به هم به نظر برسند، اما تفاوت های مشخصی با هم دارند. خلق و خوی مربوط به احساساتی است که خواننده احساس می کند، در حالی که لحن مربوط به دیدگاه راوی است – خواه اول شخص باشد یا سوم شخص.
به زبان ساده، لحن عبارت است از نگرش راوی به رویدادهای داستان. با شکل دادن به واکنش عاطفی خواننده بر روحیه تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، یک راوی با نگرش گستاخانه می تواند به داستان احساس طنز بدهد. ضروری است که این دو عنصر را با هم قاطی نکنید، زیرا نقش های متفاوتی در داستان گویی دارند.
3. انتخاب کلمات مناسب
انتخاب کلمات مناسب در داستان برای ایجاد فضای مورد نظر بسیار مهم است. کلماتی که نویسنده انتخاب می کند می تواند حال و هوای روایت را شکل دهد. به عنوان مثال، اگر نویسنده ای قصد برانگیختن خلق و خوی ناامیدکننده یا ناامید کننده را داشته باشد، می تواند کلماتی را انتخاب کند که تند و ناگهانی به نظر می رسند. از سوی دیگر، اگر نویسنده ای بخواهد حال و هوای تاریکی ایجاد کند، می تواند از کلماتی با معانی منفی برای برانگیختن غمگینی استفاده کند. احساسات متفکرانه.
انتخاب کلمات مانند یک قلم مو عمل می کند و به نویسندگان اجازه می دهد داستان های خود را با احساساتی که می خواهند منتقل کنند رنگ آمیزی کنند. با انتخاب دقیق کلمات، نویسنده میتواند روایتی بسازد که با حال و هوای مورد نظر طنینانداز شود و این بر احساس و تجربه خوانندگان داستان تأثیر میگذارد.
قدرت انتخاب کلمه در توانایی آن برای ترسیم فضای احساسی زنده در ذهن خواننده نهفته است و این در نهایت تأثیر کلی داستان سرایی را افزایش می دهد.
4. مضمون داستان
در نوشتن، خلق و خوی تنها بر اساس سبک نگارش نویسنده شکل نمی گیرد، بلکه بر اساس موضوعاتی که آنها انتخاب می کنند نیز شکل می گیرد. موضوعاتی که نویسنده بررسی می کند نقش مهمی در تنظیم حال و هوای کلی یک قطعه دارد. به عنوان مثال، اگر داستانی به طور مکرر به موضوع مرگ بپردازد، احتمالاً هدف آن برانگیختن حالتی غم انگیز و غم انگیز است. از سوی دیگر، داستانی با محوریت تولدها ممکن است فضایی مثبت و پر جنب و جوش را هدف قرار دهد.
درک ارتباط بین موضوع و حالت در نوشتن بسیار مهم است. نویسندگان به صورت استراتژیک موضوعاتی را برای برانگیختن احساسات خاص در خوانندگان انتخاب می کنند. چه روایتی باشد که جنبههای مالیخولیایی زندگی را بررسی میکند و چه روایتی که مناسبتهای شادی مانند تولد را جشن میگیرد، موضوع انتخابی حال و هوای کلی نوشته را هدایت میکند. بنابراین، به عنوان خوانندگان، هماهنگی با مضامین اساسی به ما کمک می کند تا تأثیر عاطفی مورد نظر را درک کنیم و عمیق تر با محتوا ارتباط برقرار کنیم.
همچنین خواندن: 12 کهن الگو و نمونه شخصیت
نحوه ایجاد جو مناسب: 3 نکته برای شکل دادن به حال و هوای داستان شما
ایجاد حال و هوای مناسب برای داستان های شما برای جذب خوانندگان بسیار مهم است. در اینجا سه نکته ساده وجود دارد که شما را در تنظیم موثر لحن راهنمایی می کند.
1. تمام مولفه های خلق خلق را در نظر بگیرید
برای ایجاد حالت مناسب در نوشتار خود، عناصر مختلفی مانند تنظیمات، لحن، انتخاب کلمه و موضوع را در نظر بگیرید. این اجزا با هم کار می کنند تا فضای کلی داستان شما را شکل دهند. اگر فقط بر یکی از این جنبهها تمرکز کنید، ممکن است توانایی خود را برای قانعکننده و سازگار کردن حال و هوای روایت خود محدود کنید. به عنوان یک نویسنده، بسیار مهم است که هر چهار عنصر را به طور همزمان در نظر بگیرید.
یک نکته مفید این است که ترکیبی از حداقل سه ابزار - تنظیم، لحن، انتخاب کلمه یا موضوع - را هدف قرار دهید تا به طور مؤثر حالت مورد نظر خود را ایجاد کنید. با اتخاذ یک رویکرد کل نگر و در هم تنیدن این عناصر به یکدیگر، خود را تقویت می کنید قابلیت داستان سرایی، روایت شما را برای خواننده فراگیرتر و جذاب تر می کند.
2. به دنبال کلمات خلقی باشید
وقتی در مورد تنظیم حال و هوای نوشته خود مطمئن نیستید، یک استراتژی مفید این است که کلمات خلقی را طوفان فکری کنید. فرض کنید قصد دارید فضایی ترسناک در داستان خود ایجاد کنید. با یادداشت کردن کلماتی که احساس ترسناکی را برمی انگیزند، شروع کنید، مانند غمگینی، خراش، نوک پا، مهتاب، پرت کردن، سایه، و تلق. فهرستی از این کلمات تهیه کنید تا بعداً به آنها ارجاع دهید.
پس از تهیه یک لیست خوب، چند مورد دلخواه را انتخاب کنید و آنها را در صحنه قرار دهید تا حال و هوای مورد نظر را افزایش دهید. این تکنیک را میتوان در فضاهای مختلفی که میخواهید در نوشتهتان منتقل کنید، به کار برد، و آن را به ابزاری همهکاره برای نویسندگانی تبدیل میکند که به دنبال غنیسازی داستانسرایی خود با احساسات زنده هستند.
3. خوانندگان خود را غافلگیر کنید
این وسوسه انگیز است که هنگام ساختن داستان های خود از مسیر قابل پیش بینی پیروی کنید، مانند دادن فضایی شاد و جشن به داستان عروسی. با این حال، درک این نکته ضروری است که پایبندی به انتظارات همیشه موثرترین رویکرد نیست. با به چالش کشیدن خود برای براندازی حالات مورد انتظار خوانندگان، در را به روی فرصت های خلاقانه و هیجان انگیز باز می کنید.
به عنوان مثال، القای یک داستان عروسی با حس پیشگویی یا تبدیل یک داستان ارواح به یک ماجراجویی طنز را در نظر بگیرید. آزمایش با لحن احساسی داستان های شما می تواند به خلق نوشته های به یاد ماندنی و ماندگار منجر شود. قدرت نوآوری را در ایجاد روحیه در آغوش بگیرید و تماشا کنید که داستان های شما مخاطبان خود را مجذوب و شگفت زده می کند.
حالت در مقابل لحن: چه تفاوتی دارد
حالت و لحن ممکن است شبیه به هم به نظر برسند، اما معانی متمایز دارند. حال و هوا مربوط به احساساتی است که خوانندگان تجربه می کنند، در حالی که لحن نویسنده نگرش راوی است. یک داستان می تواند ترکیبی از لحن و حالت داشته باشد. به عنوان مثال، یک داستان خنده دار ممکن است یک راوی داشته باشد که عصبانی یا عصبانی به نظر برسد.
به بیان ساده، حال و هوا حسی است که یک داستان در شما ایجاد می کند، در حالی که لحن نگرش راوی است. یک داستان خنده دار با یک راوی بداخلاق تصور کنید - این نمونه ای از حالات و لحن های مختلف است که با هم کار می کنند.
بنابراین، به طور کلی، حال و هوا برای احساسات خواننده است و لحن برای احساسات نگرش راوی. این مانند یک دوست بامزه است که داستانی را به شیوه ای بداخلاق تعریف می کند - احساسات (حال و هوا) ممکن است خنده باشد، اما نگرش (لحن) بدخلق است. درک این تفاوت به درک لایه های مختلف یک داستان کمک می کند.